جدول جو
جدول جو

معنی در هانین - جستجوی لغت در جدول جو

در هانین
تیره شدن روابط، شکر آب شدن میان دو نفر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پِ کَدَ)
مخفف در فشاندن. در افشاندن. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به شاندن شود
لغت نامه دهخدا
(دَ رِ هََ)
یا در بند آهنین، باب الحدید عربی، نامی که در ممالک شرق اسلامی به بعضی گردنه ها اطلاق میشد. معروفترین آنها گردنه ای است در ماوراءالنهرنزدیک جادۀ قدیم سمرقند به ترمذ. شوان تسانگ که در630 میلادی از آن گذشت شرح مختصری در باب آن نوشته است، نام فارسی آن اول بار در کتاب البلدان یعقوبی آمده است در ادوار بعد مرز بین ماوراءالنهر و اراضی تابع بلخ محسوب بود. اولین اروپاییی که از آن دیدار کرد (1404 میلادی) کلاویخو بود و بقول او گمرک خانه ای در آنجا دایر بود که عایداتش بدستگاه امیر تیمور میرسید. حالیه جاده ای از آن می گذرد. (از دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از در ماندن
تصویر در ماندن
بیچاره شدن عاجز گشتن فرو ماندن مضطر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
بیرون رفتن، خارج شدن
فرهنگ گویش مازندرانی